مامان خرابکار
شده یه کاری بکنید و بعدش از انجامش عصبانی باشید؟ الان این حس رو دارم. دلم میخواد جیغ بکشم. دلم میخواد با چسب موهای آرشیدا رو که کوتاه کردم به سرش بچسبونم. یعنی تا این حد از کوتاه کردن موهاش پشیمونم. کاش یکی دلداریم میداد. الانم قد موهاش شده تا زیر سرشونه اش اما دلم برای موهای بلندش که میبافتم یا باز میزاشتم یا حتی جمع میکردم تنگ شده. چرا اینکار رو کردم؟ انگیزه ام چی بود دقیقا؟ پ ن: هر وقت موهای خودم رو هم کوتاه میکنم ناراحت میشم. نمیدونم این چه اخلاقیه که دارم. الانم آرشیدا ناراحته میگه دیگه شبیه پرنسس ها نیستم. راستی دعوام هم نکنید به خدا خودم شدید عذاب وجدان دارم. میخواستم عکسهای سفر به اصفهان رو بزارم اما دیگه دل و دماغش نیست ...
13:35